با تمام شرایط و مقررات موافق هستم بزرگ ترین دروغ فناوری

به گزارش بی بدیل پرداز اپلیكیشن هایی هستند كه كارشان رمزگشایی از موافقت نامه های «نخوانده امضاشده ی ما» است؛ از تبعات حقوقی گرفته تا حریم خصوصی و حتی مالی آن ها؛ اما مگر اصلاح این نابه سامانی وظیفه ی استارتاپ ها است؟
با تمام شرایط و مقررات موافق هستم بزرگ ترین دروغ فناوری
زومیت نوشت: چندی قبل در استفاده ی آزمایشی یا به اصطلاح Free Trial اپلیكیشن كتاب خوان صوتی شركتی مشهور تجربه ی ناخوشایندی داشتم كه با وجود قصد و نیت آزمایشی بودن، بعد از مدتی بی اطلاع از همه جا به خالی شدن تمام كارت اعتباری مجازی چندده دلاری ام منجر شد؛ كارتی كه با عنایت به شرایط خاص كشورمان، به سختی برای خرید كتاب تهیه كرده بودم. این ها نمونه ای از تبعات مالی خیلی از موافقت نامه های تودرتو و چندین صفحه ای است كه روزانه بی درنگ با فشردن دكمه ی «I Agree» موافقتمان را با نقض احتمالی حریم شخصی و حقوقی مان اعلام می نماییم. اینترنت ارگانیسم پیچیده ای است. بیشترمان هنوزهم نمی دانیم چطور باید از كلیدواژه ها در یوتیوب استفاده نماییم تا كودكانمان در دام تماشای محتوای خشونت آمیز گرفتار و بزرگ سالانمان به مسیر افراط گرایی كشیده نشوند. هنوزهم نمی دانیم داده هایمان چقدر پرارزش است و غول های فناوری چه چیزی درباره مان جمع آوری می كنند و البته، هنوزهم بی درنگ موافقتمان را با آخرین تغییرات شرایط و مقررات خدماتشان اعلام می نماییم. حال استارتاپ هایی برای مرتفع ساختن این مشكلات دست به كار شده اند. برنامه هایی همچون Jumbo كه اجازه می دهد باز حریم شخصی را به كنترل درآورد یا DoNotPay كه زبان حقوقی این موافقت نامه ها را به شكلی درك پذیر برایمان توضیح می دهد و با كارت های اعتباری مجازی اش، از تقدیم دودستی اطلاعات كارت اعتباری مان بابت امتحان مجانی خدمات شركت ها بی نیازمان می كند یا ToS;DR كه شرایط و مقررات بزرگ ترین وب سایت های اینترنتی را برایمان توضیح می دهد. خیلی هم عالی؛ اما اصلا چرا باید كاربران به چنین استارتاپ هایی متكی باشند تا آنها به صورت نیابتی مشكلات فناوری را برایشان حل كنند؟ كاری كه امثال توییتر و فیس بوك، گوگل و لشكری از مهندسان و توسعه دهندگانشان باید می كردند. در اختیارگرفتن كنترل داده هایمان كار اپلیكیشن مجانی Jumbo در iOS (نسخه ی اندروید در حال آماده سازی است) بررسی دسترسی هایی است كه به امثال آمازون، فیس بوك، گوگل و توییتر داده ایم و امكان لغو این دسترسی ها یا پاك سازی داده هایی را می دهد كه از ما جمع آوری كرده اند. با ورود به حساب كاربری در گوگل، Jumbo نشان داده است در گوگل كروم چند صفحه ی اینترنتی بازدیدشده دارید و گوگل مپ چه تعداد فعالیت شما را ذخیره كرده است. زیر هر پیغامی دكمه ای به نام «چرا باید توجه كنید؟» قرار دارد كه توضیح می دهد گوگل چه كاری با آن اطلاعات می كند. برای مثال، گوگل موقعیت جغرافیایی كاربر را ردگیری می كند تا بهتر او را هدف تبلیغات خود قرار دهد و نهایتا او را به خرج كردن پول و حتی تغییر رفتارش تشویق كند.
البته، حس بدبینی به ما می گوید: «اگر بابت محصولی پول پرداخت نمی كنید، یعنی خودتان محصول هستید!» بااین حال، پیر والاد، مدیر Jumbo اطمینان خاطر می دهد كه این مساله درباره ی آنها صدق نمی كند و شركتشان این فناوری را به صورت متن باز عرضه خواهد نمود تا ثابت شود در حال جاسوسی نیستند. وی می گوید: ما هیچگاه به داده های شما دسترسی نخواهیم داشت؛ چونكه هیچ سروری برای تحلیل و ذخیره سازی داده ها نداریم و هر فرایندی در داخل تلفن خودتان اتفاق می افتد. البته والاد رؤیای نسخه ی سازمانی Jumbo را در سر دارد تا بتواند آنرا به شركت های درگیر با مقررات عریض و طویلی همچون حفاظت از داده های عمومی اتحادیه ی اروپا (GDPR) یا قانون حریم خصوصی مصرف كنندگان كالیفرنیا عرضه نماید. درحال حاضر، آنها بیشتر از سه میلیون دلار سرمایه ی مشاركتی جذب كرده اند. به لحاظ تئوری، هرآنچه Jumbo انجام می دهد، می توان «دستی» هم انجام داد؛ اما برخی مواقع انجام دستی چنین اموری بسیار پیچیده میشود. برای مثال، در اپلیكیشن فیس بوك، باید در بین منوها به دنبال مدیریت حریم شخصی محتواهایی بگردید كه پست می كنید یا در جست وجوی تنظیمات در رابطه با هرآنچه باشید كه فیس بوك درباره ی شما می داند؛ ازقبیل داده های در رابطه با علایقتان و ردگیری آگهی های تبلیغاتی. درباره ی گوگل و خدمات متعددش همچون نقشه، موتور جست وجو، دستیار صوتی و...، مدیریت حریم خصوصی به همان سختی خواهد بود. حتی اگر فرد دقیقی باشید، همیشه این احتمال را باید بدهید كه بخشی را از قلم انداخته اید؛ اما خدمات خودكار Jumbo در ازای فشردن یكی دو كلیك، تا حدودی كنترل اطلاعات را به دستانتان بازمی گرداند. این، یعنی احتمال خطر برای Jumbo هم وجود دارد. والاد قبلا گفته بود فیس بوك و توییتر و دیگر سرویس هایی كه Jumbo با آنها سروكار دارد، می توانند ضد شان وارد عمل شوند. البته، او مساله را باز نمی كند؛ چونكه مایه ی نگرانی است كه به شركت های بزرگ بگویید «نباید به مردم علایق تجاری داشته باشید». والاد در اینباره می گوید: ما به مردم سفارش می نماییم راه های «هدف تبلیغاتی شدن» را مسدود كنند و آنها هم چنین می كنند. این از منظر بازاریابی، فیس بوك را در نگاه آگهی دهندگان كم ارزش تر خواهد نمود. حال با افزایش تعداد نصب این اپلیكیشن و حفاظت از مردم دربرابرشان، احیانا بعنوان ریسك كسب وكار و كاهش درآمد از داده هایی كه مردم دراختیارشان می گذاشتند، در نظر گرفته خواهیم شد. وقتی استفاده مجانی آزمایشی برنامه، واقعا مجانی است استارتاپ DoNotPay به تازگی خصوصیت جدیدی عرضه كرده كه به مشتریان اجازه می دهد از كارت اعتباری مجازی دروغین جهت استفاده ی مجانی آزمایشی برنامه ها استفاده كنند. شاید ندانید؛ اما خیلی از شركت ها روی مردمی حساب باز كرده اند كه به منظور آزمایش مجانی خدماتشان ثبت نام و سپس این ثبت نام را فراموش می كنند. نتایج یك سرشماری در سال ۲۰۱۷ نشان داد كه ۳۵ درصد از آمریكایی ها ناآگاهانه ثبت نامی را تجربه كرده اند كه آنها را وارد پرداخت ماهیانه ی خودكار كرده است و در ۴۲ درصد از این موارد، به سختی چنین پرداخت های ادامه دار و خودكاری را متوقف كرده اند. DoNotPay با ایجاد نام و آدرس ایمیل دروغین متصل به كارت اعتباری و ایفای نقش نماینده ی پرداخت مشتریان، از وقوع چنین اتفاقی جلوگیری می كند؛ البته فقط برای پرداخت هایی كه پولی نباشند.
همین تابستان، جاش براودر، بنیان گذار این استارتاپ، گفت ابتدا نگران بودند بانك ها درصورت آگاهی از اینكه DoNotPay درحال بازی دادن سیستم است، كارش را یك سره كنند؛ اما شركای بانكی این استارتاپ مشكلی با این سرویس ندارند؛ هرچند از اینكه نامشان به صورت عمومی مطرح شود، خودداری می كنند. این نخستین بار نیست كه DoNotPay با قدرت ها سرشاخ می شود. درواقع، این اپلیكیشن سال ۲۰۱۸ با این هدف آغاز به كار كرد كه بتواند ضد هركسی و صرفا با فشردن یك دكمه شكایت نمود. براودر می گوید چطور وقتی لندن زندگی می كرده با جریمه های پارك خودرو بسیاری روبرو شده بود كه بعد از پیگیری، در بعضی موارد صرفا به گرفتن تعهد و در بعضی موارد حتی ناآگاه به قوانین تشخیص داده شد. ازاین رو این اپلیكیشن را طراحی كرد تا كمك حال مردمی باشد كه دانش كافی برای پیگیری جریمه ها را ندارند. یك چت بات هوش مصنوعی با تعدادی پرسش، مدارك لازم را مشخص و جزئیات را آماده می كند و حتی درصورت لزوم، شكایت نامه ای برای قرائت در دادگاه برای شاكی تهیه می كند. پرسش اینجا است كه چرا باید به هوش مصنوعی وابسته باشیم تا قوانین خودمان را برای خودمان مفهوم كند؟ نمی شد از ابتدا این قوانین را برای عموم مفهوم تر بنویسیم؟ راودر اعتقاد دارد اگر می شد تمام مشكلات دنیا را برطرف كرد، اصلا DoNotPay هم وجود نداشت و خوب می دانیم قرار نیست این مشكلات به این زودی ها برطرف شوند. میان برزدن به اصطلاحات حقوقی هیچ كس زمان كافی برای خواندن كامل اظهارنامه های حقوقی آنلاین را ندارد. در سال ۲۰۱۲، نتایج تحقیقی نشان داد زمان لازم برای مطالعه ی سیاست های مربوط به حریم شخصی وب سایت هایی كه در طول سال بازدید می نماییم، می تواند ۲۵ روز كامل یا ۷۶ روز كاری زمان ببرد. به همین دلیل، پروژه هایی همچون «مقررات استفاده از خدمات؛ نخواندم» یا به اختصار ToS;DR به وجود آمد. نام این پروژه برگرفته از اصطلاح مشهور اینترنتی TL;DR مخفف Too Long; Didn't Read به مفهوم «زیاد بود؛ نخواندم» است. سرویس مذكور را گروه ی از داوطلبان اداره می كنند كه درواقع نقش ویكی پدیای «موافقت نامه های مقررات و شرایط» را ایفا می كنند. آنها این اسناد پیچیده ی حقوقی را به لیستی از چند سرخط شماره گذاری شده مبدل و سپس برپایه اهمیت از A تا F درجه بندی می كنند. ناگفته نماند می توان این برنامه ها را به صورت افزونه برای مرورگر نصب كرد. مایكل دی یانگ، هم بنیان گذار این پروژه می گوید: مشكل مردم این است كه نمی دانند چه زمان باید از فروبردن سرشان به داخل این ضوابط دست بكشند؛ چه تفاوتی باید بین نگاهشان به وب اپلیكیشن ها و اپلیكیشن های داخلی گوشی و دسترسی های موردتقاضای آنها باشد. آیا باید خودمان را صرفا به خواندن شرایط و ضوابطشان محدود نماییم یا باید بفهمیم این خدمات درعمل چگونه به اجرا گذاشته می شوند. ToS;DR منبع حقوقی نیست و با هوش مصنوعی هم پشتیبانی نمی شود؛ بنابراین، شاید به این معنا باشد كه احیانا گرفتار خطا هم خواهد بود؛ اما دی یانگ اعتقاد دارد مزایای این سرویس بر معایبش می چربد: می توانید آنرا با ویكی تراول مقایسه كنید كه به جای عرضه ی سفارش های متخصص سفر، مستقیما سفارش های دیگر مسافران را پیشنهاد می دهد یا مثل OpenStreetMap به جای گوگل مپ. شاید گاهی بعضی از داده ها نامعتبر یا تاریخ گذشته باشند؛ اما افراد به راحتی مداخله و اطلاعات را اصلاح می كنند و نظرات موجود درواقع نظرات امثال خودتان است كه احساس كرده اند ارزش نوشتن دارد. پس، درنهایت حداكثر تعادل ممكن برای همه ی دیدگاه ها به وجود می آید. دی یانگ می گوید از زمان مطرح شدن مسائل در رابطه با حریم شخصی مردم در اینترنت، همچون افشاگری های ادوارد اسنودن و رسوایی های كمبریج آنالیتیكا و GDPR مشغله های فراوانی برای رسیدگی ازطریق ToS;DR به وجود آمده است.
بازاری برای اشتباهات در بیانیه ی فیس بوك، سیاست های حریم شخصی غول شبكه های اجتماعی این گونه توصیف شده بود: در فیس بوك همیشه برای شفافیت درباره ی نحوه ی استفاده از داده های مردم و امكان كنترل آن به وسیله ی مردم تلاش می نماییم. در ۱۸ ماه گذشته، رویكردهایمان را روشن تر و یافتن تنظیمات در رابطه با حریم خصوصی را برای مردم آسان تر كرده ایم. همچنین، ابزارهای جدیدی بوجود آورده ایم تا كاربران بتوانند به اطلاعاتشان دسترسی داشته باشند و آنها را دانلود یا حذف نمایند. ما به دنبال راه های جدید برای عرضه ی شفافیت بیشتر به مردم و كنترل حریم شخصی شان در فیس بوك هستیم. بااین حال، هنوزهم با افزایش آمار ثبت نام ها برای دریافت خدمات اینترنتی، چه بسا افرادی باشند كه بدون آگاهی از مسائل حقوقی، باید با قراردادهایی سروكار داشته باشند كه از آن سر درنمی آورند. «من با شرایط و مقررات موافق هستم» یكی از بزرگ ترین دروغ های فناوری است كه باید تغییر پیدا كند. فارغ از ادعاهای بی انتها اهالی سیلیكون ولی درباره ی شفافیت، درنهایت مواردی همچون آسان تر و مفهوم تر شدن تنظیمات حریم شخصی، حقیقتا از خواسته ها و علایق شركت هایی همچون فیس بوك و گوگل نیست؛ چونكه كار آنها تولید ثروت از داده های ما است. استارتاپ هایی همچون Jumbo و DoNotPay و ToS;DR نشان دهنده ی راهكارهای ممكن برای چنین مشكلاتی هستند؛ اما سخن این است كه نباید برای فهم حریم داده ها یا تفسیر شرایط و ضوابط حقوقی آنچه از قبل موافقتمان را با آنها اعلام نموده ایم، بازاری برای اپلیكیشن ها به وجود بیاید. اگر این شركت های كوچك می توانند چنین كاری كنند، چرا شركت های بزرگ نتوانند؟ 2121

زمان: 11:21:57
گروه: مطالب عمومی
بازدید: 3797
امتیاز: 5.0
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نظر شما در مورد مطلب:
دوستان بی بدیل